موسیقی زیبای زندگی

وقایع یه ماه گذشته با شرح تصویری

ماهک شیطونم روز به روز شیطونتر و هوشیارتر میشی...بلاخره بعد از مدتها تونستم یه وقتی برای آپ کردن وبلاگمون دستو پا کنم..   از اول برات میگم..از واکسن 6 ماهگی که با کلی ترس و استرس همراه بود..مثه دفعه های قبل بدنت سست بود و بی رمق...اشکای ناز و پاکت آویزن..و صدای گریه های نازت بود که به همه جایه خونه سایه تلخی انداخته بود...از ساعت 1 تا ساعت 5 عصر بی وقفه بی استراحت گریه میکردی اینقدددر سست و بی رمق بودی که توانه میک زدنه شیشه شیرت رو هم نداشتی..و من مثه همیشه ناتوان توی آروم کردنت یه گوشه کز کرده بودم و مامانه خوبم آغوش گرمش رو مهمونت کرده بود..... اگر بدونی هر اشکی که از صورت ماهت میریزه به قیمت نیمه عمر شدنم...
21 آبان 1394
1